این فرض که مردم باید با هوای خنک شده برای رفع نیازهای احتمالی خود احاطه شوند ، یک رابطه تمایز نیافته و متمایز بین آب و هوای محلی و زندگی روزمره را ترغیب می کند. همچنین منجر به سطوح بسیار زیاد و در حال رشد مصرف انرژی می شود. بنابراین یک چالش مهم تحقیق برای شناسایی چگونگی تغییر موجود در فرهنگهای سازگاری جوی در مبارزه با گسترش بیشتر این فرض است. بررسی چگونگی مشاهده روابط گروههای مختلف با تهویه مطبوع می تواند بخشی از این باشد و دوحه ، پایتخت قطر ، مکانی عالی را برای کشف پتانسیل چنین استراتژی فراهم می کند. تهویه مطبوع پس از ملی شدن ذخایر نفت و گاز آنها به زودی آنها را به برخی از ثروتمندترین مردم جهان تبدیل کرد. با این حال ، در سال های اخیر ، مقامات محلی شروع به در نظر گرفتن فواید اجتماعی و زیست محیطی سایر راه های زندگی با گرمای بیابان کردند. در این مقاله گزارشی از پروژه ای ارائه شده است که می تواند با مقایسه چگونگی پیرتر شدن اتباع قطری ، متخصصان مهاجران و اتباع جوانتر قطری از رابطه مداوم خود با تهویه هوا ، شواهدی جذاب را ارائه دهد. با انجام این کار ، آن را به روش های مختلفی برای تعیین هدف از تحقیقات تجربی در جغرافیا بشر بازتاب می دهد تا ارزش مداوم کنجکاوی درباره ذهنیت های ناشناخته تا کنون ناشناخته ای که در انتظار ما در این زمینه هستند را برجسته کند. در این حالت ، این علیرغم محبوبیت آنالیز آگاهانه مفهومی در مطالعات فرهنگی تهویه مطبوع و موقعیت انتقادی انتقادی در حساب های مربوط به تغییر شهری در منطقه بود.