ما استراتژی “بازاریابی گرسنگی” به طور فزاینده ای را مطالعه می کنیم (ترکیبی از قیمت مصنوعی کم و محدودیت عرضه) که توسط بسیاری از مبتدیان با تکنولوژی بالا اتخاذ شده است تا محصولات خود را راه اندازی کنند. در یک مدل دو دوره ، یک شرکت قیمت مقدماتی مصنوعی کم و همچنین محدودیتی را برای مقدار موجود برای فروش در دوره اول تحمیل می کند ، که منجر به کمبود تعادل می شود. ما نشان می دهیم که وقتی یک دهان مؤثر وجود دارد ، چنین استراتژی به یک شرکت اجازه می دهد تا بازار را از کیفیت برتر کالای خود متقاعد کند. ما نشان می دهیم که کلمه از دهان نقش مهمی در کاتالیز کردن مکانیسم سیگنالینگ دارد. هنگامی که کلمه دهان کارآمدتر شود ، به عنوان مثال ، توسط رسانه های اجتماعی فعال شود ، کمبود در تعادل بیشتر است ، و قیمت مقدماتی بیشتر سقوط می کند. مطالعه ما دلیل بازاریابی گرسنگی را فراهم می کند.