مؤسسات عالی حسابرسی ستون مهمی در مدیریت و مدیریت منابع دولت است ، به ویژه برای کنترل فساد. کشورهای آفریقایی فرانکوفون اینها را از قدرت استعماری سابق خود یعنی فرانسه به ارث برده اند اما نقش و عملکرد آنها محدود است. این مقاله استدلال می کند که این بخشی از میراث تجربه استعماری آنها است. این دفتر از اتاق حساب های بنین ، موسسه عالی حسابرسی کشور ، با استفاده از لنزهای اکه (۱۹۷۵) از دو بخش عمومی و نظریه مشروعیت ، تحقیق می کند. با این وجود ، تئوری اکه برای گنجاندن تغییرات مؤثر بر حکمرانی پس از استقلال بنیامین ، باید گسترش یابد. غیرقانونی بودن مقامات سیاسی ، مورد پذیرش بخش اعظم جامعه بنین ، این نهاد را تا حد زیادی در کنترل فساد ناکارآمد کرد. با این وجود ، سازمان های جامعه مدنی ، اهدا کنندگان و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول سعی در جبران این امر داشته اند. سیاستمداران و مقامات دولتی با درگیر سازگاری نمادین برای تحقق انتظارات ذینفعان واکنش نشان دادند. یک مؤسسه حسابرسی جداگانه – بازرس کل امور خارجه – تحت نظارت رئیس جمهور تنها برای به دست آوردن مشروعیت خارجی و حفظ پشتیبانی بودجه اهدا کنندگان تأسیس شد ، در حالی که فساد مداوم و افزایش فقر ادامه دارد. موسسات حسابرسی بنین تبدیل به جعبه های خالی شده اند که بعضی اوقات به جای کنترل فساد ، تسهیل می شوند.