محصولات جدید معیاری را ارائه می دهند که نشان می دهد پیچیدگی اغلب محرک نوآوری در مواد غذایی است. به عنوان مثال ، در دسته لبنیات ، فرایندهای نوآوری ماست ها را به دسرهای لذیذ ارتقا داده اند. این نوآوری ها اغلب توسط لایه های مختلف چند بافتی و / یا چند عطر و طعم مختلف مشخص می شود. با این حال ، هنوز هم سؤالات بی پاسخ وجود دارد: نوآوری از نظر پیچیدگی تا کجا باید پیش برود؟ چگونه می توان پیچیدگی مواد غذایی را طراحی کرد؟ چگونه پیچیدگی ساختاری توسط مصرف کنندگان درک می شود؟ در اینجا ما قصد داریم به دنبال یک رویکرد چهار مرحله ای به این سؤالات پاسخ دهیم. ابتدا ، ده سرآشپز شیرینی و آشپزی از انستیتوی پل بوکوزه خواسته شد تا سه نوع از دستور العمل های مورد نظر خود را که از نظر پیچیدگی متفاوت است ، طراحی کنند: پیچیدگی کم ، متوسط ​​و زیاد. این دستور غذای شیرین یا خوش طعم بود ، اما سرما خورده می شود و در یک شیرین مایع مایع (فنجان با دیوار ضخیم معمولاً برای ظرف کوچک و یا سرگرم کننده از آن استفاده می شود) سرو می شود. دوم ، هر سرآشپز به یک مصاحبه ۱ ساعته شخصی دعوت شد تا بفهمد که چگونه قصد ارائه پیچیدگی را داشته است. سوم ، یک جلسه آزمایش فنی با پنج طعم دهنده انجام شد تا خصوصیات حسی هر نمونه را انجام دهند. چهارم ، پانزده شرکت کننده ساده لوح (در کل ۱۵۰) پیچیدگی هر نمونه را در یک سه گانه (نظم متوازن) ارزیابی کردند. نتایج نشان داد که سرآشپزها برای دستیابی به پیچیدگی از استراتژیهای مختلف طراحی استفاده می کنند. آنها طعم ها و سلیقه های مختلف را با هم ترکیب می کردند ، بافت های متضادی داشتند ، روی تکامل موقتی احساسات کار می کردند و هدفشان تعجب مصرف کننده بود. نتایج حسی تأثیر استراتژیهای مورد استفاده را تأیید می کند ، و نتایج حاصل از شرکت کنندگان ساده لوحانه تأیید می کند که محصولات سطح پیچیدگی مورد انتظار را برای سرآشپزها به نمایش می گذارند. این مطالعه چندین روش برای هدایت طراحی مواد غذایی را از طریق تسلط بر پیچیدگی حسی مشخص می کند. همچنین این مزایا را برای علم کار با سرآشپزها برجسته می کند.