در این مقاله به بررسی چگونگی روابط مختلف عرضه کننده کالا های بین المللی از اقتصادهای نوظهور و پیشرفته می پردازیم تا استراتژی های مختلف نوآوری محصول و پیامدهای مربوط به پیکربندی و رقابت بین المللی تحقیق و توسعه (R&D) در اتومبیل های بازار میانی را دنبال کنند. ما از یک مقایسه زوجی از تحقیقات موردی در مورد شرکت های آلمانی و چینی ، از جمله دو گروه مونتاژ (فولکس واگن و SAIC) و دو تأمین کننده ردیف ۱ (بوش و هاسکو) استفاده می کنیم. ما می دانیم که شرکتهای آلمانی رویکردی کاملاً یکپارچه و درون محور را برای توسعه وسایل نقلیه که از طریق یک تعامل نزدیک و دوجانبه با تامین کنندگان طی یک چرخه طولانی امکان پذیر است ، اتخاذ می کنند. برعکس ، شرکت های چینی توسعه خود را عمدتا بر مونتاژ فناوریهای خارجی که از سراسر جهان کشیده شده اند برای ایجاد محصولاتی که با استفاده از تکرار سریع طراحی و بازخورد بازار بهبود می یابند ، پایه گذاری می کنند. این امر با ایجاد ارتباط متفاوت با تامین کنندگان امکان پذیر است از نوآوری های ارائه شده در اجزای مدولار و زیر مجموعه ها برای سازندگان وسایل نقلیه چینی. با بررسی پیامدهای تئوری موجود نتیجه می گیریم که: (۱) روابط تأمین کننده مختلف نقش مهمی در فعال کردن رقبا از اقتصادهای پیشرفته و نوظهور برای اتخاذ فرایندهای مختلف نوآوری بازی می کند. و (۲) این اختلافات در ماهیت فرآیند نوآوری نیاز به صراحت در مدل هایی دارد که پیکربندی بین المللی تحقیق و توسعه را توضیح می دهند. نقش مراکز تحقیق و توسعه محلی لزوماً درونی کردن دانش محلی نیست. درعوض ، ممکن است تسهیل ادغام دانش ارائه شده توسط تأمین کنندگان محلی باشد ، و این امر ضرورت دارد تا ماهیت و نقش ظرفیت جاذب دوباره مورد تفکر قرار گیرد. سرانجام ، ما پیامدهای رقابت آینده در صنعت جهانی خودرو ، محدودیت ها و راه های تحقیقاتی آینده را بررسی می کنیم.