در این مقاله نابرابری هم در اوقات فراغت و هم در مصرف در طی چهار دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از نظرسنجیهای مربوط به استفاده از زمان از ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۶ ، توزیع اوقات فراغت را مشروط بر ساعات کار و سایر خصوصیات سطح فردی و سطح خانواده تخمین می زنیم. ما نشان می دهیم که این خصوصیات ، به ویژه هنگامی که از جمله ساعات کاری می باشد ، بیشتر تفاوت های طولانی مدت در اوقات فراغت را توضیح می دهد. سپس ما از این تخمین ها برای پیش بینی توزیع اوقات فراغت با استفاده از ساعات کار و سایر مشخصات موجود در بررسی هزینه های مصرف کننده استفاده می کنیم ، نظرسنجی که اطلاعات مفصلی در مورد مصرف نیز ارائه می دهد. مزیت این روش این است که در یک منبع داده واحد ، اقدامات مصرف و اوقات فراغت در سطح خانواده را در اختیار ما قرار می دهد. ترکیب مصرف و اوقات فراغت به ما امکان می دهد تغییرات دقیق تر در توزیع بهزیستی را مشخص کنیم. ما می دانیم که اوقات فراغت برای خانواده های پایین توزیع مصرف بالاترین است و به طور معمول با افزایش مصرف ، یکنواخت کاهش می یابد. با این حال ، شیب مصرف اوقات فراغت اندک است. ما در انواع خانواده تفاوت های چشمگیری مشاهده می کنیم ، این شیب بزرگترین برای خانواده های والدین مجرد و افراد مجرد و کوچکترین برای خانواده هایی با سن ۶۵ سال یا بالاتر است. به نظر می رسد رابطه منفی بین مصرف و اوقات فراغت در طول دوره رکود اقتصادی شدید است. درمی یابیم که استفاده از اوقات فراغت و مصرف ، بر خلاف صرف مصرف ، در معیاری از رفاه اقتصادی منجر به نابرابری کمتری می شود. ارتباط منفی بین اوقات فراغت و مصرف یک شرط کافی برای این نتیجه است. با این وجود ، میزان نابرابری اوقات فراغت نابرابری مصرف را کاهش می دهد بستگی به ارزیابی اوقات فراغت دارد.