هدف از این مقاله بازآفرینی اصطلاح بازاریابی masstige (Mass Presigege) ، ایجاد یک مدل ماسستیک برای مدیریت برند و گسترش استفاده از مقیاس میانگین Masstige (MMS) است. این تحقیق براساس داده های ۶۰۰ فرد ساکن در ایالات متحده ، فرانسه و هند با استفاده از پرسشنامه ساختاری متشکل از عوامل / منابع مختلف برندهای تجاری از قبیل پرستیژ جمعی ، دانش برند و کیفیت درک شده انجام شده است. بر اساس یافته ها ، ما می فهمیم که هرچه ارزش Masstige میانگین مارک تجاری (MMI) بیشتر باشد (“MMIV”) ، آگاهی بالای ذهن مشتریان بالقوه بالاتر است. پایین بودن MMIV دلالت بر این دارد که بنگاه ها برای ساخت مارک های خود مسیری طولانی در پیش دارند. ما استدلال می کنیم که MMI ممکن است به شرکتها اجازه دهد که ارزش برند را در مناطق مختلف ، در داخل یک کشور یا کشورهای خارجی اندازه گیری کنند ، تا از محبوبیت مارک های خود بینش بگیرند. ما سه گزاره نظری را مطرح می کنیم و دو مدل نظری (i) یک مدل شش ضلعی و (ب) یک مدل سه مرحله ای برای بازاریابی ماسستیک را برای تعریف ، بازآفرینی و توضیح این پدیده توسعه می دهیم.