Miscanthus یک محصول بیولوژیکی برجسته با منابع عظیم زیست توده قابل تبدیل به بیوتانول و بیوشیمیایی است. با این حال ، تسریع لیگنوسلولوز اساساً باعث تولید بیو اتانول پرهزینه با آلودگی ثانویه احتمالی محیط می شود. در این مطالعه ، پیش تیمارهای مشروبات الکلی سبز (کربنات سدیم مخلوط و سولفید سدیم) با استفاده از مدل سازی سطح روش پاسخ به منظور تقویت تعادل زیست توده و اصلاح در Miscanthus بهینه سازی شدند. با مقایسه ، رویکرد بهینه سازی دقیق انباشت منجر به عملکرد هگزوز نسبتاً بالاتر از ۸۷٪ (٪ سلولز) برای عملکرد بیوتانول ۱۷٫۱٪ (٪ ماده خشک) با نرخ تبدیل قند و اتانول در ۹۸٪ ، در حالی که روش ترسیم بهینه می تواند به دست آورد بالاترین میزان تخریب در ۹۳٪ پتانسیل سوختهای زیستی مشتق از لیگنین یا بیوشیمیاییهای با ارزش افزوده. قابل ذکر است ، این دو پیش فرض بهینه سازی شده می توانند ویژگیهای پلیمر دیواره تغییر یافته و همی سلولز-لیگنین را به طور مشخص استخراج کنند ، که منجر به افزایش دسترسی سلولز به هیدرولیز آنزیمی کارآمد زیست توده می شود. به طور استثنایی ، ترسیم مطلوب منجر به کاهش تخلخل زیست توده برای عملکرد هگزوز نسبتاً پایین می شود ، این امر نشان می دهد که میکرو فیبرهای سلولزی آن ممکن است از استخراج بیش از حد پلیمرهای غیر سلولزی جمع شود. از این رو ، این مطالعه دو استراتژی اختیاری برای سوختهای زیستی مانند سبز و مقرون به صرفه و تولید بیوشیمیایی در میسانتوس و سایر محصولات زیستی نشان داده است.