در این مقاله به بررسی چگونگی گروههای ذینفعان خاص ، مانند سازمانهای غیر دولتی حقوق کار (سازمان های غیر دولتی) ، قدرت اخلاقی شرکتهای چند ملیتی (MNC) برای حفظ حقوق بشر در زنجیره های تأمین خود در بنگلادش سؤال می شود و حتی به چالش می کشد. در حدود دو فاجعه بزرگ کارخانه در بنگلادش (آتش سوزی Tarzeen و سقوط رانا پلازا در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳) ، ما یک سری مصاحبه انجام دادیم (بین سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴) و مقالات را در رسانه های خبری و اسناد سازمان های غیردولتی مرور کردیم تا بدانید روایت های سازمان های غیر دولتی حقوق کار MNC ها و عملکرد واقعی حقوق بشر تهیه کنندگان آنها و قدرت اخلاقی مرتبط با آن در زنجیره های تهیه لباس را به چالش می کشد. این یافته ها نشان می دهد که عملکرد حقوق بشر MNC ها و تأمین کنندگان آنها در بنگلادش ، همانطور که توسط سازمان های غیردولتی حقوق کار درک می شود ، با افشاگری های عمومی MNC در مورد حقوق بشر مغایر است. روایت های ضد سازمان های غیردولتی در مورد نقض حقوق بشر و تأمین کنندگان آنها از حقوق بشر و کسری اخلاقی مرتبط با آن شهادت می دهد. این مطالعه بر مفهوم قدرت اخلاقی منطبق با دیدگاه ارسطو از بازیگر اخلاقی است و با ارائه یک بینش جدید که نشان می دهد ، سه جنبه اساسی قدرت اخلاقی – قصد اخلاقی ، توانایی اخلاقی و جایگاه اخلاقی را به مهتا و Winship (2010) می افزاید. اینکه MNCs و تأمین کنندگان آنها در زمینه کشور در حال توسعه بنگلادش فاقد قصد اخلاقی ، توانایی اخلاقی و جایگاه اخلاقی برای حمایت از حقوق بشر در محیط کار هستند. توجه داشته باشیم که به دست آوردن این بینش های غنی تر امکان پذیر است زیرا ما به طور مستقیم نظرات سازمان های مردم نهاد و سازمان های جنبش اجتماعی را استعفا می دهیم. این مقاله با بررسی اینکه آیا پذیرش زبان تعهدات مربوط به حقوق بشر توسط MNC ها ، تغییری در قدرت اخلاقی و عملکرد حقوق بشر آنها ، همانگونه که توسط سازمانهای غیردولتی حقوق کارگر درک می شود ، ایجاد می کند ، شکاف تحقیق را پر می کند.