با استفاده از مشروعیت و نظریه های نهادی ، این مطالعه بررسی می کند که آیا موسسات وام در ۱۵ کشور اتحادیه اروپا به دلیل عملکرد محیطی ، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) عملکرد و افشای آنها را از نظر کاهش هزینه سرمایه خود در بدهی پاداش می دهند. مطالعه ما بین عملکرد ESG که برای نشان دادن تعهد مؤثر به استراتژی های ESG ، و افشای ESG که نشان دهنده تلاش برای ساختن تصویری از تعهد طراحی شده برای تأثیر مثبت بر درک ذینفعان است ، تفکیک می کند. با پشتیبانی از یک نسخه از تئوری مشروعیت ، متوجه می شویم که موسسات وام دهنده هم عملکرد ESG و هم افشای اطلاعات را ارزیابی می کنند و اطلاعات ESG را در تصمیمات اعتباری خود ادغام می کنند – در این بنگاه هایی که عملکرد ESG قوی تری دارند ، هزینه بدهی کمتری دارند و افشای ESG تأثیر برابر دارد هزینه بدهی به عنوان عملکرد ESG. اگرچه این یافته ها نشان می دهد که بازار (در چارچوب) می تواند با پاداش دادن به شیوه های ESG نتایج اجتماعی مطلوب تری را ایجاد کند ، اما نمی تواند بین عملکرد ESG و افشاگری (که ممکن است متناقض تر و سمبولیک تر باشد) تمایز قائل شویم. علاوه بر این ، نتایج ما همچنین حاکی از اهمیت نقشی است که جامعه مدنی و دولت در پرداختن به و کشف محدودیت های رژیم های بازار آزاد دارند. به طور خاص ، ما شواهدی ارائه می دهیم که تأثیر عملکرد و افشای ESG بر هزینه بدهی در کشورهای ذینفع گرا (در جایی که جامعه شیوع بیشتری دارد) حاکم تر است. یافته های اصلی ما به یک باتری از تست های حساسیت ، از جمله یک اندازه گیری جایگزین از هزینه بدهی ، مشخصات مدل ، و روش های مختلف برای پرداختن به درون زا ، مقاوم است. ما در روش تحقیق خود محدودیت هایی را اذعان می کنیم اما با این وجود به ارزش آن در حمایت از یک دیدگاه انتقادی اشاره می کنیم و برای تحقیقات آینده پیشنهادهایی ارائه می دهیم.