در این مقاله با استفاده از نگارش نگاری در مناطق آزاد در هندوستان و بنگلادش ، به بررسی روابط چند جانبه و در عین حال پایدار بین شهروندی ، ترک و مقاومت پرداخته شده است. به دنبال پارتیشن در سال ۱۹۴۷ ، تابعیت ساکنان این منطقه مانند سایر شهروندان هندی یا بنگلادشی با بی اعتنایی به این واقعیت های فرامرزی منطقه ، به تصویب رسید. این مقاله نشان می دهد که ساکنان محاصره نشده در “شکاف شهروندی” ، تفاوت بین حقوق و مزایای شهروندی زندگی نمی کنند ، بلکه آنها بدون هیچگونه حقوق شهروندی زندگی می کردند. زندگی در این انسدادها بسیار پیچیده بود و تجارب موجود در آنکلاوها ، سودمندی شهروندی را به عنوان یک چارچوب جهانی تجزیه و تحلیل برای افرادی که به عنوان شهروند رتبه بندی می شوند ، اما هرگز از آن برخوردار نیستند ، به چالش می کشد. در این زمینه ، ترکیبی از مفهوم سازی معکوس مانند شهروندی و مفهوم سازی آگامبن از ترک نه تنها اجازه می دهد تا به این ابعاد تجربیات زندگی شده پرداخته شود و مورد بررسی قرار گیرد ، بلکه به جنبه زمانی شهروندی که در سیاست دخیل است نیز متمرکز می شود. سرانجام ، این مقاله خواستار گسترش توجه به مطالعه تجربی در مورد شیوه های روزمره شهروندی و تجربیات در سراسر جهان برای گسترش و تشدید ادبیات شهروندی است.