تحلیل برنارد لونرگان از آگاهی عمدی انسان – بر خلاف “روان” ، جنبه دیگری از ذهنیت انسانی – به سمت دقت پیش می رود که عموماً در علوم اجتماعی فاقد آن است. با استفاده از روانشناسی فعلی ، این تجزیه و تحلیل می تواند این رشته و سایر علوم اجتماعی را به وضعیت علم اصیل سوق دهد: توضیحی و حتی هنجاری یا تجویز. با استفاده از آن تجزیه و تحلیل ، مفهوم اصالت ، فرضیات “ظاهراً بومی و اجتناب ناپذیرهای آگاهی ما” را در چهار “پیش فرض متعالی” محصور می کند – “مراقب باشید ، باهوش باشید ، باهوش باشید ، منطقی باشید ، مسئول باشید” – که به موازات چهار “سطح” عملکرد آگاهانه: تجربه ، درک ، قضاوت و تصمیم گیری. این استدلال در مورد اصالت ، بر بسیاری از پیش فرض های فلسفی بسیار مباحثه استوار است ، که در این مقاله بحث می شود تا نظریه لونرگان را در میان دیگران متمرکز سازیم و ادعاهای آن را مطرح کنیم: مبنای تجربی این تئوری. طبیعت گرایانه ، غیر کلامی آن ، تصدیق آن از واقعیت معنوی (غیر مادی)؛ توصیف آن از آگاهی انسان به عنوان آگاهانه و عمدی ، پویا و هنجاری. و وضعیت آن به عنوان توضیحی است در برابر این پیش زمینه ، این مقاله به تشریح اصالت به عنوان یک ساختاری کلیدی که برانگیزنده روانشناسی است ، می پردازد.