این تحقیق با نگاهی به چگونگی رقابت کشورهای تقسیم شده در عرصه شهروندی از سال ۱۹۴۹ در عرصه شهروندی ، این روند چندین روند مشترک را مشاهده می کند. مطالعات موردی آلمان و چین روند مشترک را تا حد زیادی نشان داد زیرا آنها با چالش های قابل مقایسه ای روبرو بودند و در تلاش برای مشروعیت ملی و به رسمیت شناختن دیپلماتیک ، با استراتژی های مشابه شهروندی پاسخ دادند. اثربخشی سیاست به شدت رقابت بین ایالتی ، دیپلماسی جنگ سرد و روند ملیت جهانی بستگی داشت. سیستم دو قطبی تنگ و همکاری بین المللی قوی برای ملیت در اروپا (در میان جناح های سوسیالیستی و غیر سوسیالیستی) توضیح می دهد که چرا هر دو کشور آلمان در ادعای شهروندی خود در شرایط مطلوب تری قرار داشتند. این دو جنبه در زمینه آسیا وجود ندارد ، که عدم حضور جامعه جهانی در مشروعیت یا حمایت از رقابت شهروندی چین را توضیح می دهد. این مقاله نتیجه می گیرد که سیاست های شهروندی در دو کشور آلمان در واکنش به یکدیگر شکل گرفته است. در مقایسه با پرونده آلمان ، سیاستهای چین و تایوانی شخصیتی عملگرا و مستقل تر از خود نشان دادند.