در این مقاله با استفاده از تئوریهای مبادله رابطه و تغییر استراتژیک ، نقش نقش در تغییر و تحول در روابط بین سازمانی تسریع کننده و تسریع شده بررسی شده است. با افزودنی ، پیگیری ، زمان بندی و توالی اقدامات تغییر یافته مدیریت می شود. یک مطالعه طولی در مورد تلاشهای خریدار خرده فروشی برای کنترل تبدیل روابط عرض سه بازو به روابط مشترک تر انجام می شود. این تلاشهای عمدتاً خنثی شده توسط سه تناقض مشخص می شوند: (۱) تلاش برای تحمیل سرعت تغییر منجر به درگیری می شود که افراد تغییر یافته نتوانند خود را با همتایان خود آشنا کنند یا توانایی های لازم برای همکاری را توسعه دهند. با این حال ، کاهش سرعت ممکن است به از دست دادن حرکت و شوق منجر شود. (۲) توالی فعالیتهای تغییر یک چالش برای تغییر عوامل است زیرا تلاش برای تغییر ساختارهای روابط متکی به تحولات جو روابط است که به نوبه خود ممکن است بدون مسیر مشخص به سمت ساختارهای جدید تحقق نیابد. (۳) تمرکز بر سود سریع برای تولید حرکت کوتاه مدت تغییر به این معنی است که با تقاضای فعالیتهایی که دارای پاداشهای اساسی تر و تغییر در حرکت در دراز مدت هستند ، این رابطه به چالش نمی رود. این پارادوکسها ما را به این نتیجه می رساند که تحول شتاب یافته و کنترل شده در معرض عدم تشخیص اقتصادی فشرده سازی زمان و همچنین عدم تشخیص اقتصادی زمان است.