در این مقاله زمینه اقتصادی و اجتماعی که در آن سیاستهای محیطی و احساسات زیست محیطی با مطالعه تجربی رابطه با محیط انواع سرمایه داری به وجود می آید ، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ارتباط و تعامل رابطه با محیط با دیگر روابط مهم اجتماعی ، به عنوان مثال روابط سرمایه و سرمایه ، مورد مطالعه و بحث قرار می گیرد. برای دستیابی به این هدف ، من از تئوری تنظیم و تنظیم چارچوب تحلیلی آن با ابعاد محیطی صریح استفاده می کنم. سپس من یک تجربی تجربی از تنوع سرمایه داری معاصر از جمله رابطه اجتماعی با محیط برای نمونه سی و هفت کشور OECD و BRICS انجام می دهم. پنج نوع سرمایه داری شناسایی شده است: قاره شمالی قاره اروپا ، اروپای جنوبی-مرکزی ، آنگلوساکسون و اقیانوس آرام ، کشورهای نوظهور و دو غول. نتیجه اصلی مکاتبات بین روابط اجتماعی با محیط زیست است که دارای مواضع اجتماعی-سیاسی مستعد محیط زیست و شدت منابع طبیعی داخلی پایین تر با روابط سرمایه کار – کارگر ، دولتهای رفاه گرا و گشودگی در اختیار تامین کنندگان خارجی است. با این حال ، نتایج نشان می دهد که کشورهایی که بیشترین میزان محیط زیست مستعد هستند نیز کشورهایی هستند که بیشترین تأثیر را بر محیط زیست خود جابجا کرده اند و تأیید می کنند که سرمایه داری جهانی یک سیستم زیست محیطی نیست. پیامدهای این الگوی برای یک انتقال اجتماعی-زیست محیطی بحث شده است.