بازتاب انتقادی و نظریه های یادگیری تحول گرا عموماً بر تغییر فردی تأکید می کند و به جنبه های سازمانی و اجتماعی کمی توجه می کند. در نتیجه ، این معضلات فردی و نه جمعی است که در آموزش عالی تقویت می شود. با این حال ، فراخوان ابتکار آموزش برای توسعه پایدار نیاز به تغییر تمرکز دارد. در این مقاله ، یادگیری تحول گرا برای پایداری در چارچوب یک دانشگاه آمریکایی در نظر گرفته شده است که ماموریت آن شامل مرکز تعالی آموزش و یادگیری تحول گرا است. این تجزیه و تحلیل به سه بخش به شرح زیر تقسیم می شود: فرایند بازتاب سازماندهی دانشگاه؛ ب) نحوه اساتید معضل جمعی در تدریس خود ج) سطح درگیری دانشجویی در معضلات جمعی با توجه به اصول یادگیری خدمات و تعامل مدنی. با وجود مسیر منحصر به فرد خود ، این مطالعه موردی کیفی استدلال را ارائه می دهد – برای دستیابی به یک تغییر پارادایم به سمت پایداری ، ما باید یک فرآیند سازماندهی تأمل را ایجاد کنیم تا به معضلات جمعی بپردازیم و اساتید و دانشجویان را در یک فرایند یادگیری تحول گرا و مداوم و نهادی قرار دهیم. نتایج نشان می دهد پتانسیل و محدودیت های تجربه تجزیه و تحلیل. علاوه بر این ، این مفاهیم نظری و بینش های عملی برای تقویت تأمل انتقادی و یادگیری تحول گرا به سمت پایداری را مورد بررسی قرار می دهد.