دوچرخه سواری اغلب به عنوان یک استراتژی کم هزینه ، در دسترس و با فضیلت برای حل بسیاری از مشکلات شهری ، از جمله آلودگی هوا ، احتقان ، تغییر آب و هوا و “همه گیر چاقی” ترویج می شود. با این حال ، وضعیت دوچرخه سواری به عنوان یک راه حل حمل و نقل سریع و آسان در دسترس همه ، به ندرت در اسناد مربوط به سیاست مورد مشکل قرار می گیرد. با تمرکز بر اسناد سیاست دوچرخه سواری در بریزبن نیمه گرمسیری (استرالیا) ما از تجزیه و تحلیل سیاست های تفسیری استفاده می کنیم تا روش هایی را که سیاست های دوچرخه سواری و دوچرخه سواران می توانند برای تشدید حاشیه گروههای خاص با محروم کردن آنها از نمایندگی ، به کار بگیریم. این مقاله با استفاده از تجزیه و تحلیل این اسناد سیاسی ، و با استناد به تحقیقات بین المللی در مورد دوچرخه سواری و حق شهر ، شکل “شهروند دوچرخه سواری” ساخته شده در آنها را ترسیم می کند. شهروند دوچرخه سواری در این اسناد سیاست با ترکیبی از اقدامات (مانند نمایش سرعت و مهارت) ، ویژگی های شخصی (مانند نوع بدن ، لباس و جنس) و نگرش (به خصوص پیرامون تقوا) مشخص می شود. ما استدلال می کنیم که تسلط بر بازنمایی دوچرخه سواران MAMIL (مردان میانسال در لیکرا) در اسناد مربوط به سیاست ممکن است کار کند تا دوچرخه سواری برای کسانی که کمتر بعنوان MAMIL شناسایی می شوند ، در دسترس باشد ، مانند زنان ، افراد رنگ ، افراد با درآمد کمتر و افراد چاق ، و این ممکن است به طور موثری آنها را از تصمیمات سیاست دوچرخه سواری محروم کند ، و انتخاب های شخصی درباره دوچرخه سواری را منفی کند. ما بیشتر استدلال می کنیم که نمایندگی های سیاست دوچرخه سواری و دوچرخه سواران اهمیت زیادی دارند زیرا این توانایی را دارند که در زیرساخت ها و تصمیمات تأمین اعتبار تأثیر بگذارند که ممکن است با توجه به سهم حالت دوچرخه سواری ، حقوق و عدالت و ایمنی پیامدهای مهمی داشته باشد.