در این مقاله چالش های عمده بازاریابی شرکتهای نرم افزاری کوچک در طی مراحل رشد و بین المللی خود با یکدیگر روبرو هستند. این کار با تجزیه و تحلیل فعالیتهای شرکت نرم افزاری کوچک در کنار زنجیره ای از “کسب و کار پروژه” به “کسب و کار محصول” آغاز می شود. این متعاقباً یک تحلیل مختصر از دو مکتب فکری اصلی در بازاریابی انجام می شود ، که در آن یک تغییر پارادایم از مفهوم سنتی از مدیریت آمیخته بازاریابی به سمت “بازاریابی روابط” قابل تشخیص است. سرانجام ، بحث در چارچوبی برای شناسایی چالشهای مهم بازاریابی با مشکلات مدیران شرکت نرم افزاری در ابتدای هزاره بعدی خلاصه می شود.