این مطالعه به شدت به فکر نوبه خود پس از هایدگر در مورد سکونت می رود تا رویکردی آگاهانه فلسفی برای درک ادراک میزبان از گردشگری ارائه دهد. فرضیه فلسفی از سکونت ، از جمله (به صورت شاعرانه ساکن شدن و چهار برابر شدن) ، در واقع جامعه میزبان و سایت مقصد را به عنوان واحدی که در آن ادراکات میزبان شکل می گیرد و عواقب ایجاد شده از جهانگردی مفهوم سازی می کند ، مفهوم سازی می کند. یک تحقیق هرمنوتیکی و پدیدارشناختی از یک طرح گردشگری مستقر در روستا در چین نشان می دهد که guanxi به عنوان شیوه سکونت اساساً چگونگی درک جامعه مقصد محلی از گردشگری را تعریف می کند. به نوبه خود ، توسعه گردشگری در حال تأثیر عمیق بر شرایط وجودی میزبان (یعنی چهار برابر) تأثیر گذاشته است و آنها را به سکونت غیرقانونی سوق می دهد.