در این مقاله اثرات اهداف سیاستگذاری در ترکیب ناوگان مسافربری جدید بهینه اندازه گیری شده است. اهداف کاهش مصرف انرژی مطلق مطلق و انتشار گازهای گلخانه ای CO2 ، NOx و PM2.5 است. این کار ترکیبی از رویکرد بالا به پایین ، تنوع به رهبری در ترکیب ناوگان را با مدل های پایین به بالا از ۲۳ نوع پیشرانه در نه بخش خودرو دارد. تغییر مسافت سالانه طی شده تنها به کوچکترین تغییر در ترکیب ناوگان منجر می شود زیرا رانندگی کمتر نیاز به جابجایی به وسایل نقلیه کوچکتر یا پیشرانه های کارآمد را کاهش می دهد. در عوض ، مدیریت فعالیت منجر به “دوباره بنزین سازی” ناوگان شد که بیشترین کاهش در انتشار گازهای NOx و PM2.5 را به همراه داشت. رویکرد ترکیبی برای تغییر مسافت سالانه مسافتی و افزایش تمایل به پذیرش زمان های طولانی تر بازپرداخت ، مدیریت فعالیت وسایل نقلیه را با تقاضای مصرف کنندگان برای پیشرانه های وسایل نقلیه جدید همراه می کند. ترکیب این تغییرات در رفتار ، بدون شکست ، به روش ترکیبی اجازه داد که بیشترین کاهش مصرف انرژی و انتشار CO2 را به خود اختصاص دهد. معرفی فیبرات باعث می شود وسایل نقلیه کم مصرف مقرون به صرفه تر شوند و فشار بیشتری برای عرضه نیرو های جدید را نشان می دهد. بیشترین کاهش در مصرف انرژی و تولید گازهای گلخانه ای مرتبط با آن بدون تغییر رفتار مصرف کننده رخ داده است ، اما هزینه های زیادی (۷۹-۹۹ پوند در هر گرم CO2 / کیلومتر) بر روی وسایل نقلیه دارای پرمصرف بالا نیاز داشت و با استفاده از ناوگان های تخصصی به دست آمد. با این حال ، چنین ناوگان ممکن است انتخاب کافی برای جذاب بودن را در اختیار مصرف کنندگان قرار ندهد. ناوگان با بهترین تنوع از نظر وسایل نقلیه و نوع پیشرانه با هر دو انگیزه خارجی فیبات و مصرف کنندگان اصلاح فعالیت آنها به دست آمد. این کار تعداد مخاطبان بالقوه دارد: دولت ها و سیاست گذاران ممکن است از چارچوب استفاده کنند تا درک کنند که چگونه می توان رشد استفاده از وسیله نقلیه را با کاهش قول شده در تولید گازهای گلخانه ای سازگار کرد. و تولید کنندگان تجهیزات اصلی ممکن است از ورودی های پیشرانه خودرو به پایین به بالا برای درک نقشی که فناوری آنها در ناوگان تحت تأثیر تغییر رفتار مصرف کننده ، مشوق های خارجی و اهداف سیاست گذاری می تواند استفاده کند.