جنوب صحرای آفریقا به طور کلی یکی از مناطق محروم از برق در جهان است. از دهه ۱۹۹۰ ، بانک جهانی و سایر سازمانهای چند جانبه مرتبط و معتبر پیوسته مدعی بودند که بودجه مورد نیاز برای توسعه ظرفیت الکتریکی اساسی آفریقای جنوبی در صحرای آفریقا باید از بخش خصوصی تأمین شود. با این حال ، با وجود این حمایت مداوم ، بخش خصوصی برای پاسخ به این فراخوان بی تحرک بوده است. بخش عمده ای از ادبیات این قاطعیت را به فقدان «حاکمیت خوب» نسبت می دهند: اصولاً رفتارهای منفی مانند فساد. در عوض ، در این مقاله استدلال می کنیم که این توضیحی بیش از حد ساده انگارانه است ، زیرا سرمایه گذاری خصوصی هنوز هم در سایر مکانهایی که چنین رفتارهای منفی وجود داشته است ، توانسته است رشد کند. برای حمایت از این استدلال ، ما از یک رویکرد بین رشته ای برای مرور سه دیدگاه جداگانه حاکمیت دانشگاهی استفاده می کنیم ، تا دیدگاه جامع تری ارائه دهیم. اینها عبارتند از: ۱) مدیریت سرمایه گذاری مالی ، چشم انداز سرمایه گذار بخش خصوصی ، که بر قوانین و موسسات (یا عدم وجود) متمرکز است که به طور مستقیم بر محیط سرمایه گذاری مالی تأثیر می گذارد. ۲) حاکمیت سیاسی ، چشم انداز اقتصاد سیاسی ، که به پیامدهای سرمایه گذاری منفی و غیرمستقیم ناشی از نحوه اداره دولت ها مربوط می شود. و ۳) مدیریت فنی ، یک منظر “سیستم” ، که شامل چگونگی ساختار استاندارد و سازماندهی سیستم انتقال گسترده تر برق در هر کشور است ، چنین سرمایه گذاری را منفی می کند. در بحث و نتیجه گیری ، درمی یابیم که اگر قرار باشد چشم انداز سیاست توسعه برای تأمین دسترسی به برق منطقه ، با موفقیت در اطراف سرمایه گذاری خصوصی ساخته شود ، به عنوان طرفداران جامعه توسعه چند جانبه ، باید ۱۵ مسئله مجزا را در خود جای دهد که از این طریق قابل شناسایی باشند بررسی جامع دولت.