بازاریابی، یک فعالیت تجاری مستمر، متغیر و پویا است. نقش بازاریابی به طور چشمگیری برحسب بحرانهای گوناگونی چون کمبود انرژی و مواد، تورم و رکود اقتصادی، بیکاری شدید، صنایع رو به زوال، جنگ و تروریست و تأثیرات تغییرات سریع تکنولوژی در صنایع مشخص، تغییر مییابد. چنین تغییراتی از جمله اینترنت، مدیران بازاریابی امروز را مجبور کرده است تا بازارهای بیشتری را در تصمیمگیریهای استراتژیکشان به دست آورند که این امر مستلزم یک ابزار رسمی دقیق و به موقع دستیابی اطلاعات درباره مشتریان، محصولات، بازار و کل محیط است. ابزاری که به آنان کمک میکند تا این کار را انجام دهند تحقیقات بازاریابی نام دارد (اسمیت، ۲۰۱۰).
یکی از وسایلی که موجب تصمیمات سازنده و درست مدیران بازاریابی میشود، تحقیقات بازاریابی است. در سالهای اخیر، پیدایش روشهای جدید برای انجام تحقیقات بازاریابی، ارزش و اهمیت آن را بیش از هر زمان نشان داده است. بهره برداریهای مختلفی از تحقیقات بازاریابی به عمل میآید؛ از جمله این موارد عبارتند از:
۱- تحقیقات بازاریابی، نخستین گام در راه شناختن خریداران است و در نتیجه، زیربنای مدیریت سازمانهایی است که برنامه کار خود را با توجه به نیازها و خواستههای مشتریان تنظیم میکنند.
۲- از تحقیقات بازاریابی در تعیین سیاستهای بازاریابی استفاده میکنند و به این ترتیب از عوامل قابل کنترل خارج از کنترل بازار به بهترین صورت استفاده میشود.
۳- تحقیقات بازاریابی با کشف بازارهای جدید، موارد استفاده از محصولات یا خدمات پیشین را گسترش میدهد.
۴- تحقیقات بازاریابی باعث حذف تصمیماتی میشود که بر اطلاعات نادرست و یا حدسیات استوار است و از آنجاکه معمولاً پس از تصمیمگیریهای مهم تجاری، امکان بازگشت وجود ندارد، از سرمایه گذاریهای مهم تجارتی، امکان بازگشت وجود ندارد، از سرمایه گذاریهای سنگین در بخشهای غیرضروری جلوگیری میشود.