در این مقاله بینش هایی در مورد گفتمان های فرهنگی ، تاریخی و سیاسی ارائه شده است که به خواندن آوارگان جوانان بوتانی و نپالی مبنی بر اینکه شهروندی چیست و شهروندی چه می تواند باشد ، می پردازد. در این مقاله ، لزوم به رسمیت شناختن چگونگی جوامع آواره شده در پاسخ به ظلم و ستم هایی که با آنها روبرو شده اند ، خواستار شهروندی قانونی و فرهنگی شده اند. در این مقاله به بررسی سیاستهای ایجاد شده برای پناهندگان و چگونگی تفسیر جوامع آواره در معنای شهروندی در پاسخ به اقلیم ضد مهاجرت و ضد پناهندگی در ایالات متحده (و در جهان) می پردازیم. این تحقیق به طور مشابه مستند می کند که چگونه روایت های شهروندی می توانند از اضطراب و ضررهایی که جوامع تجربه کرده اند سخن بگویند و چگونه جوانان در برابر تعابیر شهروندی مقاومت می کنند که به وابستگی های ملی امتیاز می دهند. این تحقیق طرفدار این است که محققان مطالعات اجتماعی با نحوه مفهوم سازی جوامع آواره در شهروندان در رابطه با تجربیات و تاریخچه جابجایی درگیر شوند. در این مقاله همچنین نیاز به تشخیص اینکه جنبه های فراملی و فرهنگی شهروندی چگونه تجربیات روزمره مردم را شکل می دهد ، شناخته می شود.