این مقاله یک رویکرد بلاغی برای مطالعه کار بازاریابی روزمره در نظر گرفته است. این تلاش است تا بفهمد که چگونه بازاریابان از کاری که انجام می دهند ، گفتمان استفاده می شود و با چه تأثیری لفاظی معنا می یابد. این تحقیق براساس مصاحبه ، مشاهدات و تعامل روزانه با پنج بازاریاب درگیر در بازاریابی و فروش خدمات مشاوره ای است. مشخص شد که این بازاریاب ها هنگام بحث و گفتگو برای تجارت ، به گفتمان روابط می پردازند و به گفتمان نیاز مشتری – از جمله دیگران – نیاز دارند. این گفتمانها را می توان به عنوان نیروهای گفتمان متناقض که توسط بازاریابان برای گفتگو با خود استفاده می شود ، مورد استفاده قرار داد. به طور کلی ، این مقاله با هدف گسترش دستور کار فکری برای مطالعات آینده کار بازاریابی که استفاده بازاریاب از زبان را جدی می گیرد ، تصویری از ماهیت بلاغی بازاریابی و بحث در مورد پیامدهای نظری ارائه می دهد.