برنامه ریزی فضایی باید به عنوان بخشی از برنامه ریزی و مدیریت مناظر ، منابع طبیعی و / یا تنوع زیستی ، با معاملات بین خواسته ها و نیازهای ذینفعان مقابله کند. برای اینکه تحقیقات مربوط به تجارت اکوسیستم (ES) برای برنامه ریزی مکانی اهمیت بیشتری داشته باشد ، ما یک چارچوب تحلیلی را پیشنهاد می کنیم ، که ذینفعان ، انتخاب کاربری / مدیریت زمین ، تأثیر آنها بر ES و پاسخ در مرکز را قرار می دهد. بر اساس ۲۴ مورد از سراسر جهان ، ما از این قاب بندی برای تجزیه و تحلیل ظاهر و تنوع معاملات تجاری در دنیای واقعی استفاده کردیم. آنها طیف گسترده ای از معاملات مربوط به استفاده از اکوسیستم را شامل می شوند ، از جمله: تغییر کاربری اراضی ، رژیم های مدیریتی ، فنی در مقابل راه حل های مبتنی بر طبیعت ، استفاده از منابع طبیعی و مدیریت گونه ها. بازرگانی ES مورد مطالعه دارای پیچیدگی است که به مراتب بیشتر از آنچه اغلب در ادبیات ES توصیف می شود ، بود. کاربران تأثیرگذار و تنظیم کننده های زمینه در هسته اصلی تصمیم گیری برای تجارت قرار می گیرند ، اما بیشتر تأثیر آن توسط کاربران غیر اثرگذار احساس می شود. تأمین و فرهنگ عمومی بیشترین هدف در معاملات مورد مطالعه بوده است ، اما تنظیم ES بیشترین تأثیر را داشته است. ویژگی های ذینفعان مانند تأثیر ، تأثیرگذاری و نگرانی ها تا حدی می تواند موقعیت و پاسخ آنها را در رابطه با سودهای تجاری توضیح دهد. بر اساس یافته های تحقیق ، ما توصیه هایی را برای برنامه ریزی مکانی تدوین می کنیم.