استدلال شده است که حسابداری و امور مالی با وجود اهداف و تلاش های خود برای ارتقاء برابری جنسیتی تلاش کرده اند. این مقاله با نظریه پردازی در مورد زندگی روانی زنان شاغل در این زمینه ها ، توضیحاتی راجع به این نابرابری مداوم ارائه می دهد ، همانطور که در بازتاب های آنها در لحظه هایی نشان داده شده است که آنها نتوانسته اند هویتی را که ایده آل گفتمانی و ساختاری در حرفه است ، تجسم دهند. “کارگر عالی” یک ذهنیت ایده آل است که در حرفه سنتی مردان مدل شده و تحت تأثیر نئولیبرالیسم قرار گرفته است. انتقادات قبلی از “پسا فمینیسم” الگویی از سرزنش خود را برای نابرابری در بین زنان مشخص می کند ، اما توضیح نمی دهد که چگونه و چرا آنها به راحتی خود را پاسخگو می دانند. با استناد به نظریه فروید در مورد مالیخولیا ، ما می دانیم که سرزنش خود نتیجه یک رویارویی ناخودآگاه با از دست دادن ایده آل کارگر کامل است: پاسخ نفس که منجر به چرخه مخرب خود فروپاشی و کفاره می شود. پیامد مالیخولیا این است که مشارکت ساختاری در نابرابری تقویت می شوند. علاوه بر این ، ما از مالیخولیای فروید برای نظریه کردن جلوه ای معاصر بهره می گیریم که می گوید نئولیبرالیسم در حال هماهنگی با پیشگویی روان در دفاع است و باعث ایجاد اپیدمی شخصی سازی می شود. این بدان معناست که نولیبرالیسم نوعی از “قدرت کمال گرایی” را به کار می گیرد که ظلم را در سطح ناخودآگاه تقویت می کند. نتیجه می گیریم که پیشرفت برابری مستلزم مداخله آگاهانه در چرخه مالیخولیا با حرکت روان به فرآیند عزاداری است که اجتماعی بودن را به عنوان شرط مقاومت همبستگی به رسمیت می شناسد.