در این مقاله ، ما در سطح شرکت تحقیق می کنیم که در آن ارزش در امتداد زنجیره های تأمین در نمونه ای از حدود ۲ میلیون بنگاه در اتحادیه اروپا افزوده شده است. در راستای فرضیه یک منحنی “لبخند” ، ما یک رابطه U غیر خطی بین محتوای ارزش افزوده یک شرکت و فاصله آن از مصرف نهایی را تشخیص می دهیم. وظایف در مراحل اولیه و اواخر زنجیره های تأمین ، ارزش افزوده بالاتری را ایجاد می کنند ، احتمالاً به دلیل شدت دانش بیشتر ، پس از کنترل ناهمگونی شرکت. مهمتر از همه ، کار ما نشان می دهد که می توان از یک پایگاه داده های سطح شرکت برای یک میکروبراسیون تجربی تولید ارزش استفاده کرد ، که برای درک مزایای احتمالاً نابرابر شرکت در زنجیره های ارزش جهانی مفید است.