بازاریابی در طول تاریخ با مطالعه جغرافیا درگیر شده است ، که امروزه به یک کانون بسیار محبوب در ادبیات بازاریابی تبدیل شده است. با این حال ، چشم اندازهای فضایی گرا در بازاریابی متکی به شکاف مفهومی بین تفکر مکان گرا و فضا هستند ، بنابراین مانع از تولید دانش فضایی بیشتر التقاطی و خلاق می شوند. این مقاله مفهومی در تلاش است تا با تجدید نظر در فضایی از نظر محدودیت ، گشودگی ، عملکرد و بیان ، بر این دوگانگی غلبه کند. این چهار نکته اصلی “گل سرخ قطب نما” است که بازاریابان می توانند از آنها برای ارزیابی مجدد و ترکیب ارزشهای مختلف فضایی استفاده کنند. در این مقاله ایده “قایقرانی” به عنوان یک استعاره مناسب برای کشف قدردانی های پیشگامانه چند بعدی از جغرافیا در بازاریابی مطرح شده و فراتر از تقسیم بین تفکر مکان گرا و فضا گرا است.