در این مقاله با بیان انتقادات ویژه ای که روانپزشکی با آن روبرو است و با بررسی رویکردهای طبقه بندی در روانپزشکی که با مفهوم “آرام” (غیر ضروری) از نوع طبیعی عمل می کند ، آغاز می شود. دو حساب مورد بررسی قرار می گیرد ، یکی توسط راشل کوپر (۲۰۰۵ ؛ ۲۰۱۳) و دیگری بر اساس کار ریچارد بوید (۱۹۹۱؛ ۱۹۹۹؛ ۲۰۰۳؛ ۲۰۱۰). در حالی که این حسابها به طور مستقیم چنین هدفی را دنبال نمی کنند ، هدف اصلی این است که بررسی کند آیا به کار بردن یک مفهوم “آرام” از نوع طبیعی می تواند باعث خنثی کردن انتقادات شود. در حالی که نتیجه گیری منفی است ، این تجزیه و تحلیل شک و تردید را ایجاد می کند که می توان بدون فرض دیدگاهی بیش از حد ساده انگارانه از ساختار علی و معلولیت جهان ، این انتقاد را کاملاً خنثی کرد.