در این مقاله به خصوصیات کیفی سیاست های قیمت گذاری و تبلیغات مطلوب و همچنین با نسبت بهینه از کشش تبلیغاتی تقاضا به کشش قیمت در طول زمان می پردازیم. این مشکل برای محصولات و خدمات غالباً خریداری شده (FPS) و همچنین کالاهای بادوام مصرف کننده (CDG) در هر دو بازار انحصاری و دوقطبی بررسی شده است. پویایی تقاضا ، یادگیری هزینه و تخفیف سودهای آینده مورد توجه قرار می گیرد. علاوه بر این ، هر دو روش حلقه باز و بازخورد برای توصیف و مقایسه سیاستهای بهینه مشتق شده دنبال می شوند.
مقاله با استفاده از یک روش تحلیلی برای توصیف سیاست های بهینه پویا در یک تنظیم کلی که از نظر ریاضیاتی قابل ردیابی است ، به دنبال آنالیز مدل های خاص تر برای بدست آوردن بینش های مدیریتی اضافی ضمن حفظ درجه خاصی از کلیات. سیاست های بهینه مخلوط بازاریابی FPS با همتایان CDG برای بازارهای انحصارطلب و دوقطبی متفاوت است. در حالی که به نظر می رسد که نسبت کشش تبلیغاتی با کشش قیمت توسط مجموعه قوانین مشابهی برای FPS و CDG اداره می شود ، جهت تغییر چنین نسبت به مرور زمان متفاوت از یکدیگر به نظر می رسد. پیامدهای مدیریتی و مسیرهای تحقیق آینده نیز مورد بحث قرار گرفته است.