این مقاله به تصویب رسمیت هویت در گزارش های سالانه سازمان های غیردولتی بزرگ و معتبر توسعه شمال که تبدیل به نقش اساسی در تحولات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی در سراسر جهان شده اند می پردازد. با تکیه بر نظریه پسااستعماری ، تصاویر بصری را که این سازمان ها استفاده می کنند ، برای تجزیه و تحلیل دقیق نحوه چگونگی بیان و ساختن هویت در مورد خود و اعضای تشکیل دهنده واگرا ، یعنی مؤلفه های جنوبی که با آنها کار می کنند ، و سرمایه گذاران و داوطلبانی که از فعالیت های آنها پشتیبانی می کنند ، تجزیه و تحلیل می کند. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که از یک سو ، مطابق با مسئولیت پاسخگویی به گزارش های سالانه ، سازمان ها برای تکمیل داستان های موفقیت ها و دستاوردها ، تصاویر بصری را به کار می گیرند. از سوی دیگر ، این نمایندگی ها همچنین هویتهایی را در مورد خود سازمانها و مؤلفه های واگرا آنها تشکیل می دهند. سازمانها غالباً (اما احتمالاً ناخواسته) مؤلفه های جنوبی خود را مطابق با الگوی خیریه سنتی توسعه ، متکی ، وابسته ، منفعل ، عقب مانده ، بی صدا ، ناخواسته و نیاز به مراقبت نشان می دهند. همچنین نشانه هایی وجود دارد که آنها آفریقا را از سایر نقاط جهان جدا می کنند. مطابق با نظریه پس از استعمار ، این نمایندگی ها سازمان ها را قادر می سازند تا خود را به عنوان متخصصان قابل اعتماد ، توانا و دانشمندی که زندگی اعضای تشکیل دهنده جنوبی را بهتر می سازند ، بسازند. سازمان های غیردولتی شمالی همچنین اهدا کنندگان و حامیان خود را به عنوان افراد خیرخواه فعال ، پرانرژی ، مایل و سخاوتمندانه در پروژه توسعه معرفی و قدردانی می کنند. نمایندگی های متنوع و متنوع نه تنها نقش به ظاهر خنثی و عینی گزارش سالانه را زیر سؤال می برد ، بلکه اصول کرامت ، احترام ، برابری ، همبستگی و برابری خواهی را که غیردولتی در سازمان های غیردولتی توسعه نیز دارند به خطر می اندازد.