در این مقاله به مسیرهای رسیدن به نوآوری پرداخته شده است و انواع مختلفی از نوآوری را در نظر می گیرد. این چارچوب جدید را برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر انواع نوآوری و روابط آنها با عملکرد تجاری در بخش تولید ایجاد می کند. یک مدل نظری پیشنهادی برای ارزیابی روند نوآوری توسط کشور (پرو و ​​شیلی) و شرکتها از نظر اندازه ، نوع صنعت ، جنبه های مالی و سطح ثبت اختراع مورد آزمایش و استفاده قرار می گیرد. در شیلی ، راننده در فرآیندهای نوآوری فناوری است ، در حالی که در پرو ، نوآوری غیرتکنولوژیکی است. شرکت هایی که درک بالایی از محدودیت های مالی دارند ، ترجیح خود را برای توسعه نوآوری های بازاریابی برای بهبود قابل ملاحظه عملکرد تولید نشان می دهند. اگر یک شرکت موانع مالی کمی را درک کند ، باعث افزایش منابع نوآوری و نوآوری فرایند می شود تا عملکرد بازار را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. مشاغل کوچک با سرمایه گذاری در کارکنان برای مدیریت شبکه های اجتماعی ، نوآوری غیر فناوری را افزایش می دهد. علاوه بر این ، مشارکت سرمایه خارجی ممکن است بر خلاءهای نهادی و عدم وجود سیستمهای پشتیبان غلبه کند. علاوه بر این ، ترکیب فرآیند و نوآوری سازمانی باعث افزایش عملکرد صادرات می شود و تأثیر همکاری به نوع صنعت بستگی دارد. سرانجام ، ما به محدودیت ها توجه می کنیم و تحقیقات آینده را پیشنهاد می کنیم.