در حالی که تحقیقات با موفقیت رسانه های اجتماعی را با معیارهای مشتری متمایز کرده است ، درک مفهومی و تجربی عمیق از چگونگی تأثیر رسانه های اجتماعی بر مراحل قیف بازاریابی در حال حاضر فاقد آن است. ما تئوری های گسترده پردازش اطلاعات مصرف کننده و اعتبار منبع را ترسیم می کنیم تا به طور مفهومی روابط بین محتوای تولید شده توسط شرکت (FGC) ابعاد ارزش خنثی ، ارزش مثبت و زنده بودن ، محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) ابعاد حجم و ارزش و بازاریابی را پیوند دهیم. مراحل قدم آگاهی ، توجه ، قصد خرید و رضایت. با استفاده از داده های روزانه سطح برند برای ۱۹ مارک در هفت صنعت ، تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که ابعاد UGC با آگاهی و رضایت رابطه قوی تری دارد در حالی که ابعاد FGC برای بررسی و قصد خرید موثرتر است. به طور خاص ، ما مشاهده می کنیم که زنده بودن FGC قوی ترین رابطه را با توجه و قصد خرید دارد ، در حالی که ارزش UGC در این مراحل بر حجم UGC تسلط دارد. نتایج ما همچنین نشان می دهد که مارک های دارای اعتبار شرکت های بزرگتر روابط قوی تری بین ابعاد FGC و مراحل قیف بازاریابی دارند. یافته های طبقه بندی مصرف نشان می دهد که ابعاد UGC و FGC روابط مثبت بیشتری با آگاهی از دوام و غیر بادوام دارند و با در نظر گرفتن قصد خرید و رضایت از خدمات. بنابراین ، به طور کلی ، مطالعه ما بینش مدیریتی مهمی در مورد بازاریابی رسانه های اجتماعی در مورد چگونگی استفاده از FGC و UGC در مدیریت قیف بازاریابی و شهرت برند دارد.