نوآوری اجتماعی و بنگاههای اجتماعی نه تنها مفهوم عملکرد سازمانهای غیرانتفاعی را تغییر داده اند بلکه خط بین جامعه و تجارت را نیز نابود کرده اند. محیط هدف اجتماعی فعلی پویا و به طور مداوم در حال تحول است و شرکتها باید اهداف اقتصادی و اجتماعی دوگانه را متعادل کنند. در این مقاله از تئوری تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده برای از بین بردن عوامل حسن نیت و تجارت استفاده شده و اهداف رفتاری مصرف کنندگان را هنگام خرید محصولات و خدمات شرکتهای اجتماعی تجزیه و تحلیل می کند. علاوه بر این ، این مطالعه از یک دیدگاه سطح مقطع برای بررسی نقش گروه های مرجع استفاده می کند و از یک مدل خطی سلسله مراتبی برای تأیید استفاده می کند. نتایج نشان می دهد که قصد رفتاری مصرف کننده با سطح کنترل رفتاری درک شده افزایش می یابد. نگرش عامل اصلی تأثیرگذار بر خرید مصرف کننده محصولات و خدمات شرکتهای اجتماعی است. علاوه بر این ، مصرف کنندگان نظرات اعضای گروه های مرجع خود را هنگام خرید محصولات شرکت های اجتماعی در نظر می گیرند. این مطالعه نشان می دهد که شرکت های اجتماعی می توانند با برجسته کردن ماهیت مرتبط با حسن نیت ، مفاهیم خدمات را برقرار کرده و پیوندهای محصول را تقویت کنند. آنها همچنین باید شفافیت عملیات سازمانی را افزایش دهند تا اعتماد به نفس مصرف کننده در محصولات شرکتهای اجتماعی و اتصال به حسن نیت مثبت افزایش یابد.