در یک منطقه شراب سنتی مانند توسکانی (ایتالیا) ، تولید شراب توسط بسیاری از بازیگران صنعت به عنوان ضعیف و تکه تکه تلقی می شود ، زیرا عمدتا توسط شراب سازی های کوچک و متوسط ​​که قدرت بازار محدودی در مقایسه با شرکت های بزرگ و توزیع کنندگان دارند ، مدیریت می شود. در این مقاله فرضیه ما این است که این مشکل – در دوره رشد شدید بازار – توسط انتخاب تولیدکنندگان تحت تأثیر قرار گرفته است که تحت تأثیر تأثیر چندین نیروی خارجی (به عنوان مثال رقابت ، تغییر در تقاضا و مقررات) قرار گرفته و راهبردهای تبلیغاتی را بدون در نظر گرفتن ترکیب آنها با عوامل کلیدی ، جسمی ، ساختاری و اجتماعی – فرهنگی خاص در متن این مطالعه به بررسی منشأ این استراتژیهای بازاریابی که با قطعه قطعه شده درگیر شده است ، می پردازد و روند فعلی و آینده بازار شراب در توسکانی را بررسی می کند. هدف این است که درک بهتری در مورد چگونگی ترکیب بین این عوامل و فعالیت های شرکت تنظیمات منطقه ای انجام شود که در آن استراتژی های مختلفی تدوین شده و چگونگی استفاده از این تنظیمات می تواند برای ارتقاء استراتژی های مؤثرتر و کالیبراسیون تر به سمت پایداری اقتصادی بیشتر بخش تعریف شود. تمرکز بر درک ماهیت و پویایی ارتباطات بین اتخاذ استراتژی های تمایز مبتنی بر کیفیت ، متنوع سازی کانال های بازاریابی و تعیین کننده های منطقه ای و محلی آنها است. ما یک رویکرد تحقیق کمی و کیفی مختلط متشکل از یک چارچوب تحلیلی ، یک تحلیل اقتصاد سنجی و مصاحبه با تولید کنندگان شراب اتخاذ می کنیم. در مرحله اول ، یک چارچوب مفهومی برای درک ارتباطات بین استراتژی های تولید کنندگان و عوامل محلی و منطقه ای ارائه می شود. سپس ، فرایند تصمیم گیری کارخانه شراب سازی از طریق یک مدل استراتژی تمایز دو به دو مدل ارائه می شود که بیانگر تصمیم کارخانه شراب سازی در قبال تصویب PDO / PGI یا صدور گواهینامه ارگانیک در رابطه با انتخاب کانال های توزیع است. از طریق متقابل شاخص هرفیندالل-هیرشمن (HHI − ۱) – که براساس استراتژی های بازاریابی جایگزین – محاسبه شده است ، ما میزان تنوع کانال های فروش را تحت انتخاب های مختلف کیفیت (یعنی PDO / PGI و ارگانیک یا بدون آنها) بررسی کردیم.