به واسطه گسترش شدید رقابت و پویایی اقتصاد، آرمانها و اهداف سازمانها طی چند سال اخیر دچار تغییرات عمده¬ای شده است، در حالی¬که پیش از این، جذب مشتریان جدید سیاست عمده سازمانها بود، ولی امروزه سیاست تجاری سازمانها بر حفظ و بهبود روابط با مشتریان تمرکز کرده است. با توجه به اینکه هیچ کسب و کاری بدون مشتری قادر به ادامه بقا نمیباشد، بنابراین بسیار حیاتی است تا هر مؤسسه تجاری چارچوبی برای درک، تجزیه و تحلیل، و ارزیابی وفاداری مشتریانش را در اختیار گرفته و عوامل مؤثر بر وفاداری را به دست آورد.
در محیطهای B2B (تعابیری مانند بازاریابی صنعتی، کسب و کار در مقابل کسب و کار، و بازارهای سازمانی به جای این واژه به کار میرود) اهمیت مشتریان برای شرکتها بسیار حیاتی¬تر از محیطهای مصرف¬کننده است. این محیطها به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد و مشتریان خاص آن (مشتریان تجاری یا خریداران سازمانی)، شرایط متفاوتی برای بازاریابی فراهم میکند.
این نوع از مشتریان به علت ماهیت حرفه¬ای و سنجیده¬ای که در تعاملاتشان دارند، توجه ویژه ای به کیفیت روابط میان خود و سازمان مقابل میکنند. بدین جهت جلب رضایت و وفاداری مشتریان تجاری برای سازمانها فرآیندی بسیار پیچیده، ظریف و زمان¬بَر بوده و نقش مهمی را در موفقیت یا شکست این سازمانها ایفا میکند. بنابراین به منظور درک بهتر عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان در محیطهای B2B، این پژوهش به تأثیر کیفیت روابط بر وفاداری در این محیطها میپردازد