اگرچه نشان داده شده است که ارتباط ژنتیکی عامل مهمی در کمک و سایر انواع همکاری بین خویشاوندان است ، اما به خوبی با انواع مختلف خویشاوندی تعیین شده توسط اصطلاحات خویشاوندی مورد استفاده در جوامع انسانی مطابقت ندارد. این عدم تطابق بین وابستگی ژنتیکی و اصطلاحات خویشاوندی موجب شده است که برخی انسان شناسان این عقیده را که اصطلاحات خویشاوندی ارتباطی با ژنتیکی یا هر چیز دیگری بیولوژیکی دارند ، رد کنند. رویکردهای انسان شناختی تکاملی و فرهنگی را می توان از طریق درک مفهوم وابستگی به تناسب اندام ، به عنوان درجه ای که تأثیر مثبت یا منفی دو یا چند ارگانیسم بر موفقیت یکدیگر در تکرار ژن های خود دارد ، آشتی داد. وابستگی به تناسب اندام ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شود ، از جمله این موارد نه تنها مرتبط بودن ژنتیکی بلکه همچنین جفت گیری و ازدواج ، همبستگی با خطر ، کمک متقابل و عضویت در گروه مشترک است. عمده سیستم های اصطلاح خویشاوندی متناظر با متغیرهای متقابل فرهنگی اما الگوهای مکرر وابستگی متقابل تناسب اندام در بین انواع مختلف خویشاوندی هستند. علاوه بر این ، تغییرات از یک سیستم کوتاه مدت به سیستم دیگر با تغییرات مربوط به الگوهای مکرر وابستگی متقابل تناسب اندام در بین خویشاوندان همراه است و اصطلاحات خویشاوند اغلب در مواردی که وابستگی به تناسب اندام در بین غیر خویشاوندها بوجود آمده استعاره استعمال می شود.