اگرچه مطالعات قبلی تأثیر استراتژی تجارت بر جبران خسارت مدیران را مورد بررسی قرار داده است ، شواهد محدود بر تأثیر استراتژی تجارت بر حق بیمه دستمزد کارکنان به دلیل عدم دسترسی به داده ها متمرکز شده اند. بر اساس یک بازار نوظهور معمولی ، ما شواهدی ارائه می دهیم که آینده نویسان دستمزدهای کمتری را نسبت به مدافعان نشان می دهند ، و نتایج پس از کنترل برای درون زایی ، از جمله اثرات ثابت شرکت و با اقدامات جایگزین ، قوی است. علاوه بر این ، ما می دانیم که رابطه منفی بین استراتژی تجارت و حق بیمه دستمزد در بنگاههای دولتی بسیار مشهود است. سرانجام ، می فهمیم که مداخله دولت رابطه منفی بین استراتژی تجارت و حق بیمه دستمزد را کاهش می دهد. بنابراین ، این مطالعه پیامدهای سیاسی را برای رگولاتورها و مدیران به طور چشمگیری نشان می دهد.